جمعه ۲۹ فروردين ۹۹
مقدمه اول:
نام بولت ژورنال را اولین بار از محمدرضا خراسانیزاده شنیدم، وقتی در استوری اینستاگرامش، تصویر دفترهای سالهای پیشش را گذاشته و خیلی کوتاه دربارهی این روش توضیح داده بود. چیزی که مرا ترغیب کرد بیشتر دربارهی این روش بدانم، بخشی از نوشتهی محمدرضا بود که در آن از ناکارآمدی چک لیستها (که من تا حالا از آنها استفاده کردهام) در برابر روش بولت ژورنال صحبت میکرد.
جستجوی بیشتر، مرا به تارنمای زهرا نجاری و سایت نردیشمی رساند. جایی که مفصل دربارهی بولت ژورنال توضیح داده شده بود. آنجا بود که فهمیدم او کتاب «برنامه ریزی به روش بولت ژورنال» را ترجمه کرده است. کتابی از «رایدر کارول»، خالق بولت ژورنال، که در آن از روشها و فلسفهی این ابزار صحبت میکند.
قیمت پشت جلد کتاب 49 هزار تومن بود که باعث شد، به دلیل نداشتن بودجهی کافی، کتاب را نخرم و تنها در گودیدز به عنوان want to read علامتش بزنم تا در فرصت مناسب سراغش بروم.
مقدمه دوم:
مدتی قبل، وقتی دربارهی اپلیکیشنهای کتاب الکترونیک کنجکاو شده بودم، از دوست عزیزی پرسیدم: «به نظرت این اپها چطورند؟ چه کتابی را باید اینجوری خواند؟ و چه کتابی را نباید؟»
و او، با همان مهربانی همیشگیاش، گفت: «بد نیستند. باید امتحانشان کنی. ولی به نظر من برای خواندن کتابهایی که نه چندان بیاهمیتاند که بتوانی نادیدهشان بگیری، و نه چندان مهم، که بخواهی برای خرید نسخهی چاپیشان پول و برای نگهداری از آنها فضای خالی کتابخانهات را هزینه کنی، گزینهی مناسبی هستند.»
این بود که وقتی طاقچه، در ایام نوروز، گردونهی شانسش را راه انداخت و از قضا مرا برندهی یک هفته اشتراک رایگان طاقچه بینهایتش (چیزی شبیه کتابخانهی عمومی) کرد، فرصت را غنیمت شمردم و کتاب رایدر کارول را برای خواندن انتخاب کردم.
وسط نوشت: واقعا دم بر و بچههای طاقچه گرم! خواندن یک کتاب (آن هم اگر خیلی مهم نباشد)، با این تنبلی که اخیرا گریبانم را گرفته است، برای من ممکن است بیش از یک ماه زمان ببرد. با این وجود، اشتراک رایگان طاقچه بینهایت و فرصت محدودی که برای مطالعه داشتم، مجبورم کرد عزمم را جزم کنم تا این کتاب 312 صفحهای را در یک هفته تمام کنم.
اصل کلام:
بولت ژورنال، یک روش برنامهریزی جذاب و منحصر به فرد است که برای اجرا کردنش، تنها نیاز به یک قلم و دفتر داریم.
«رایدر کارول»، در این کتاب به معرفی و شرح روش برنامهریزی با بولت ژورنال (بوژو) و فلسفهی پنهان در پشت آن میپردازد. ترجمهی کتاب، همان طور که گفتم، کار «زهرا نجاری» و روان و قابل فهم است.
کتاب در پنج فصل تنظیم شده است و در طول این فصلها شما را با کلیات بولت ژورنال، سیستم برنامهریزی آن، راهکارهای افزایش بهرهوری و هنر و خلاقیت در طراحی آن آشنا میکند.
یک قلم و یک دفتر، تنها چیزهایی هستند که برای شروع کردن بولت ژورنال، به آن نیاز دارید.
هر بخش، با جملهای انگیزشی از افراد موفق و سرشناس در ستایش منظم بودن و برنامه ریزی شروع میشود و بعد به شرح مطلب خاصی میپردازد.
برای مثال در آغاز بخش «مهاجرت» در فصل دوم کتاب، از قول پیتر دراکر میخوانیم:
هیچ کاری بیفایدهتر از انجام دادن یک کار بیفایده به بهترین شکل نیست.
نویسنده، در سرتاسر کتاب کوشیده است جو مثبت و انگیزشی را به خواننده القاء کند و او را مصمم به برنامهریزی و به خصوص پیگیری روش بولت ژورنال نماید.
با این وجود، نمیتوان کتاب را خالی از ضعف دانست.
بزرگترین ضعف، آن است که غالب خوانندهها، با دیدن عنوان کتاب، فکر میکنند به یک دفترچهی راهنما برای بولت ژورنال رسیدهاند. اما در عمل چنین چیزی در کار نیست. هرچند، کتاب در قسمتهای مختلفی به بیان روش برنامهریزی با بولت ژورنال پرداخته است، اما حجم زیاد مطالب صرفا انگیزشی، تکراری یا غیر مرتبط، در نهایت باعث میشود مخاطب احساس انسجام مطلب را از دست بدهد.
با این حال، اگر مثل من، هیچگونه آشنایی قبلی با بولت ژورنال ندارید، خواندن این کتاب میتواند برای آشنایی اجمالی با روش برنامهریزی و شیوهی کارکرد بوژو بسیار مفید باشد. فکر میکنم با خواندن این کتاب، میتوانید کار را شروع کنید و به چیز اضافی دیگری نیاز نخواهید داشت. با این وجود، اگر مطالب کتاب برایتان گنگ بود یا احساس کردید به چیزی نیاز دارید که در کتاب نتوانسته اید برایش پاسخی پیدا کنید میتوانید به سایت نردیشمی (که بالاتر به آن لینک دادهام) مراجعه کنید یا هشتگ #bulletjornal را در شبکههای اجتماعی جستجو کنید.
اما اگر با بولت ژورنال آشنایی نسبی دارید، یا قبلا با آن کار کردهاید، گمان نمیکنم این کتاب بتواند چیز دیگری به شما اضافه کند.
لینک خرید کتاب «برنامهریزی به روش بولت ژورنال»:
پ.ن1: من کار کردن با بولت ژورنال را از امروز شروع میکنم. در خصوص نتایج این روش برنامهریزی و تجربیاتی که خواهم داشت، چند ماه آینده مطلب مجزایی خواهم نوشت.
پ.ن2: اگر در شبکههای اجتماعی، بولت ژورنال را جستجو کنید، احتمالا با انبوه برگههای نقاشی شده و خلاقانه مواجه خواهید شد و این ممکن است قدری شما را بترساند؛ همانطور که من را ترساند. اما نگران نباشید. اینها همه حاشیه و اضافات است. به قول رایدر کارول:
تنها چیزی که در بولت ژورنال اهمیت دارد محتواست، نه ظاهر.
پ.ن3: در یک فرصت مناسب، دربارهی کتابهای الکترونیکی و نرمافزارهای کتابخوان هم مطلب مفصلی خواهم نوشت.