جمعه ۲۸ شهریور ۹۹
لارا فابیان را سالها پیش، در میانهی فیلم «رگ خواب» شناختم. جایی که کامران و مینا، در خودرو نشستهاند و آهنگ «دوستت دارم» در حال پخش شدن است.
آن روز، بعد از تماشای فیلم، به هر سختی بود، آهنگ را پیدا کردم و بارها و بارها، بیوقفه، به آن گوش سپردم. تحسین برانگیز و بیهمتا مینمود. صدایی بینظیر، که با یک ملودی مسحورکننده در هم آمیخته بود.
از همان روز طرفدارش شدم و آهنگهای زیادی از او گوش کردم. و از همان روز، به زبان فرانسوی علاقمند شدم. زبانی که طنین زیبای واژههایش، جملات و عبارات عاشقانه را، زیباتر و جذابتر نشان میداد.
لارا فابیان، متولد سال 1970 است و نخستین آلبوم موسیقیاش را در سال 1991 منتشر کرده. زنی با صدایی گیرا در بازهی سوپرانو لیریک سبک: صدایی قوی، گرم و شفاف با طنینی محزون؛ که به پنج زبان زندهی دنیا تسلط دارد و در هر کدام، آهنگهایی شنیدنی را اجرا کرده است.
نخستین آشنایی من با این صدا، همان طور که گفتم، با آهنگ «دوستت دارم» اتفاق افتاد. «Je t’aime» (ژُ تم)، روایتگر خودافشاییهایِ پس از یک عشقِ به پایان رسیده است. روایتگر دوستت دارمهایی که در زمان خودش فریاد نشده، روایتگر افسوس برای یک عشق از دست رفته.
به گمان من، زیبایی صدای لارا فابیان، بیش از هرچیز، وابسته به احساس خالصی است که ورای آن در جریان است. احساس خالصی که حین خواندن بعضی از قطعات بیشتر فوران میکند و به جان شنونده سرازیر میشود.
همین احساس خالص است که باعث میشود خواننده، بعضی از قسمتها را نخواند؛ بلکه چنان بازیگری توانمند بازی کند، یا چنان انسانی که در میان ماجرا ایستاده است، آن را روایت کند. (میان خوانندگان ایرانی، تنها محسن چاوشی را میشناسم که اینگونه از مرز واژهها بگذرد و در بطن معنا فرو رود و آن را برای شنونده فریاد کند.)
اما ویژگی اصیل این صدا، گسترهی وسیع و در عین حال شفافیت آن است. طنینی قدرتمند که به درون قلب شنونده نفوذ میکند.
صدایی رسا که تبدیل به فریادی شگفتآور میشود ولی هیچگاه به جیغ کشیدن بدل نمیگردد. در هرحال صدایی واضح است؛ حتی آن زمان که با بالاترین قدرت و در بلندترین قسمت است. و همین مسئله این صدا را، تبدیل به صدایی خاص و منحصر به فرد میکند و آدمی را مبهوت میسازد.
بین تمام آثار او، من سه قطعه را بیشتر میپسندم: Je T'aime (دوستت دارم)، Je suis malade (من بیمارم) و perdere l'amore (عشق از دست رفته). دوتای اول به زبان فرانسوی و سومی به زبان ایتالیایی است.
به گمان من، در این سه قطعه، ویژگیهای صدای او به وضوح به گوش میرسد. آن احساس خالص، بازی کردن با صدا و نیز قدرت بالا و در اوج خواندنهای حیرتانگیز.
در ادامه، این سه قطعه را همراه با ترجمهی بخشی از ترانه که من بیشتر میپسندم و نیز لینک ویدیویی از اجرای آنها، برای شنیدن و دیدن قرار دادهام. امیدوارم شما نیز بپسندید و همچون من لذت ببرید.
Je T'aime (دوستت دارم)
دوستت دارم، دوستت دارم؛
مثل یک دیوانه، مثل یک سرباز، مثل یک ستارهی سینما
دوستت دارم، دوستت دارم؛
بهسان یک گرگ، بهسان یک پادشاه، به سان انسانی که من نیستم
میبینی؟ من اینگونه دوستت دارم!
مشاهدهی اجرای زندهی این ترانه در You Tube
Je suis malade (من بیمارم)
من بیمار هستم، آری درست است؛ بیمار هستم
تو مرا از تمام ترانههایم محروم کردی
تو مرا از تمام واژگانم تهی ساختی
و قلبم کاملا مریض است،
محصور بین حصارها،
میشنوی؟ من مریضم...
مشاهدهی اجرای زندهی این ترانه در You Tube
perdere l'amore (عشقِ از دست رفته)
وقتی عشقت را از دست میدهی، وقتی غروب فرا میرسد،
وقتی روی صورتت چین و چروکی ظاهر میشود که پیش از این وجود نداشت،
سعی میکنی خودت را قانع کنی، بیتفاوت رفتار کنی
تا زمانی که متوجه شوی هیچ هدفی نداشتهای