مسعود پایمرد
شنبه ۴ اسفند ۹۷
همیشه بی تو در این قلب خسته غوغا بود
همیشه سهم دلم حسرت و تمنا بود
هزار سال به دنبال عشق میگشتم
تو عشق بودی و جان بی تو در تقلا بود
تو را ندیدم از آغاز و راه گم کردم
تو را ندیدم و این تلخ، زهر دنیا بود
تو را ندیدم از آغاز و قلب می پنداشت
که بی تو در خطرِ مرگ و عشق، تنها بود
نه! جانِ بی تو از عالم، امید خیر نداشت
و ناامید از اعجاز صبحِ فردا بود
خنک نسیم بهشتی که بازگشتی باز
و بازگشتنت آغاز حسرت ما بود
نشسته ام به تماشای تو ولی هیهات
که سهم این منِ تنها فقط تماشا بود...
«مسعود پایمرد»
97/10/10
پ.ن: عکس، مربوط است به اولین اردوی دورهی هفتم آفتابگردانها؛ تهران